تقریرات دروس حکمت متعالیه ، فلسفه اسلامی توسط استاد محقق حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد حسین بحرالعلوم میردامادی
کتاب شواهدالربوبیۀ تدریس در تاریخ دیماه ۱۳۸۴
نویسنده تقریرات شاگرد کمترین ایشان مهدی نجف آبادی
لازم به ذکر است که مجموعه تقریرات دروس کتاب شواهدالربوبیۀ در آستانه نشر می باشد و این قسمت به عنوان نمونه و معرفی آن کتاب است که در وب سایت قرار داده شده است و همچنین لازم به ذکر است که استاد ایشان در این کتاب ، حکیم فرزانه عارف فقیه ، آیت الله علامه حاج شیخ احمد شیخ الاسلام روحانی قدس سره بوده اند.
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع : مراتب چهارگانه عقل
بخش سوم
۳-عقل بالفعل :
در این مرتبه ، عقل قدرت استدلال پیدا می کند و مجهولات نظری و استدلالی خود را از معلومات بدیهی بدست می آورد .
« عقل بالفعل مرحله ای است که نظر به سبب تکرار اکتساب در قوه عاقله ، مخزون شود بصورتی که هر وقت اراده کند ملکه استحضار برایش حاصل گردد بدون احتیاج به کسب نو و جدید ….»[i]
ملکه استنباط ، نظریاتی است حاصله از ضروریات. یعنی اگر کسی خواست که ضروریات را حاضر نماید و نظریات خود را از آن استنتاج کند این حالت در او حاصل می شود و به این طریق استنباط ، ملکه راسخه میگویند .
در نظر بعضی عقل بالفعل ، ملکه استنباط و استحصال است و در نظر برخی دیگر ملکه استحضار است.[ii]
حکیم ملاصدرا در اشراق یازدهم می نویسد:
« و أما ذلک الکمال الثانی للعقل المنفعل فهو السعاده الحقیقیه التی یصیر بها الإنسان حیا بالفعل حیاه غیر محتاج فیها إلى ماده و ذلک لصیرورته من جمله الأشیاء البریه عن المواد و الإمکانات باقیا أبد الآبدین ..:[iii] و اما هرگاه عقل ، مراتب هیولانی و بالملکه را طی کرد و به سیر استکمالی خود ادامه داد و با تحصیل امور اولیه و متواترات و تجربیات و مقبولات و … به سوی فعلیت و کمالی بیش از دو مرحله گذشته پرداخت در این صورت مرتبه جدیده را عقل بالفعل می گویند و کمال دوم برای عقل منفعل یا قبول کننده ارتقاء می باشد و این مرتبه از عقل به هیچگونه ماده ای در حیات بالفعل انسانی نیاز ندارد و منظور از حیات بالفعل یعنی علم و معرفت بالله و اولیاء معصوم او و مقربان درگاهش ، زیرا برای حیات سه مرتبه وجود دارد :
اول : آنچه هم جهت با وجود است و بلکه نفس وجود و حیات ساری حق تعالی در کل اشیاء است .
دوم : آنچه لازمه آن درک و فعل است چنانچه در تعریف حیات آمده : « الحیّ هو الدراک الفعال».[iv]
سوم : علم بالله و ملائکه و کتب و رسل او و علم به معاد منظور است و لذا حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام متناسب با همین معنا فرمودند:
النَّاسُ مِنْ جِهَهِ التِّمْثَالِ أَکْفَاءٌ
أَبُوهُمْ آدَمُ وَ الْأُمُّ حَوَّاءُ |
وَ إِنَّمَا أُمَّهَاتُ النَّاسِ أَوْعِیَهٌ
مُسْتَوْدَعَاتٌ وَ لِلْأَحْسَابِ آبَاءٌ |
فَإِنْ یَکُنْ لَهُمْ مِنْ أَصِلِهِمْ شَرَفٌ
یُفَاخِرُونَ بِهِ فَالطِّینُ وَ الْمَاءُ |
وَ إِنْ أَتَیْتَ بِفَخْرٍ مِنْ ذَوِی نَسَبٍ
فَإِنَّ نِسْبَتَنَا جُودٌ وَ عَلْیَاءُ |
لَا فَضْلَ إِلَّا لِأَهْلِ الْعِلْمِ إِنَّهُمْ
عَلَى الْهُدَى لِمَنْ اسْتَهْدَى أَدِلَّاءُ |
وَ قِیمَهُ الْمَرْءِ مَا قَدْ کَانَ یُحْسِنُهُ
وَ الْجَاهِلُونَ لِأَهْلِ الْعِلْمِ أَعْدَاءٌ |
فَقُمْ بِعِلْمٍ وَ لَا تَبْغِی لَهُ بَدَلًا
فَالنَّاسُ مَوْتَى وَ أَهْلُ الْعِلْمِ أَحْیَاء[v] |
انسان با این حیات ، نیازی به ماده جسمانی ندارد و از اعضاء بدنی بی نیاز است ، چون همه امکانات برای او تا ابد فراهم است و در نتیجه انسان آنگاه به عقل بالفعل و حیات حقیقی نائل می آید و به مرتبه مزبور دست می یابد ؛ که با افعال ارادی و تحصیل حدود « وُسطی » با عقل بالملکه و بکار بردن قیاسات و تعاریف و خصوصاً براهین و حدود و رسوم دست یازد ؛ و چنانکه ذکر شد در جمیع مسائل و موارد با استدلال وبراهین عقلی ؛ عمل کرده و به کمالی بالفعل و حیاتی الهی و آن هم با علم و معرفت حقیقی نائل آید.
حکیم صدرالمتألهین قدس سره در ادامه این مبحث می فرماید :
« و اما فیض بخشی نور عقلی به اراده انسان نبوده ، بلکه به تأییدی از حضرت حق تعالی است که نور آسمانها و زمین و آنچه در بین این دو از « عقول و نفوس و صور مفارقه مثالی و مجردات محضه و قوای حقانی » واقع است ، همه از ذات حق تعالی بوده و در این موقع حال حصول کمالات نظری مزبور نیز همانند حصول کمالات اولیه و آن هم بر سبیل لزوم و بدون اکتساب می باشد.»[vi]
پس مراتب انسان بر حَسَب این استکمال جوهری و ذاتی ، منحصر در نفس کمال و استعداد او است چه استعداد او در حصول کمالات مزبور قریب باشد و چه بعید؛ و مراد از جمله : « قریباً کان او بعیداً » مراتب استکمال نفس بوسیله حصول استعداد است ؛ و لذا استعداد انسان در مرتبه عقل بالمستفاد و بالفعل ؛ قریب و در مرتبه عقل بالملکه و هیولانی بعید می باشد و این قرب بر حَسَب مرتبه استحصال به عقل مستفاد است که هر چه از آن دورتر شود ؛ بعید خواهد بود.
سرانجام باید دانست که مراتب انسان بر حَسَب این استکمال ، منحصر در نفس کمالی می باشد که همان عقل مستفاد است.
پس نخستین مرتبه کمالی و عقلی ، رسیدن به عقل بالفعل است و دومین مرتبه ، عقل بالملکه و سومین آن عقل هیولانی است ، و عقل بالفعل را از این جهت بالفعل نامند که نفس در مرتبه مزبور ، می تواند بدون رنج و زحمت ، در هر آنی که بخواهد ؛ معقولات و معلومات خود را مشاهده کند ، این امر به سبب تکرار مطالعه در معقولات خود ؛ یکی پس از دیگری و رجوع به مبدء وهاب و اتصال با عوالم تجریدی ، به ویژه با ذات حق تعالی است ؛ آن هم بنحو مکرر ، تا آنگاه که ملکه رجوع به جناب الهی و اتصال با ذات و صفات و مظهریت اسماء ، برای او حاصل آمده و بدین لحاظ معقولات و معلومات وی در خزانه نفس متعالی او ، در هر چیزی همانند اصل فراهم آمده و انباشته و مخزون گردد.»[vii]
[i] – فرهنگ جامع اصطلاحات عرفانی ص۶۸۴ به نقل از تعریفات از میر سید شریف جرجانی ص۱۳۳
[ii] – همان ص۶۸۴و۶۸۵
[iii] – الشواهد الربوبیۀ ج ۱ ص۲۰۵
[iv] – المبدأ و المعاد صدر المتألهین طبع انجمن حکمت و فلسفه ایران ج ۱ ص ۱۴۴
[v] – دیوان أمیرالمؤمنین علیه السلام ، نویسنده: میبدى، حسین بن معین الدین، مترجم و محقق مصطفىزمانى،ناشر: دار نداء الإسلام للنشر، چاپ: قم ، الصوارم المهرقه فی نقد الصواعق المحرقه از علامه قاضی نور الله شوشتری (تستری) ص۹ ، شرح اصول کافی ( علامه ملاصدرا ) ، ج۲ ص۱۰۱
[vi] – الشواهد الربوبیۀ ج ۱ ص۲۰۵
[vii] – المشاهد الالوهیۀ ، شرح شواهد الربوبیۀ ج۲ ص۹۳۹-۹۴۱