قسمت دوم – زندگینامه عارف و فقیه اهل بیت ، حکیم حکمت علوی معلم و مربی اخلاق مهدوی استاد معارف رضوی مرتضوی ، مرحوم آیت الله علامه حاج سید بحرالعلوم میردامادی قدس سره به قلم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمد حسین بحرالعلوم میردامادی
شیوه اخلاقی مرحوم آیت الله بحرالعلوم میردامادی قدس سره
همانطور که متذکر شدیم مرحوم پدرم قدس سره در امر رسیدگی به فقرا و مساکین بسیار حساس و غیرتمند بوده و به جرأت می توان این مطلب را بیان کرد که ایشان در غم و اندوه انسانهای بی بضاعت بسیار اندوهناک و متأثر می شدند و از این جهت در پی حل مشکلات آنان ، آن هم به صورت پنهانی و آبرومندانه بودند.
مغازه داران محل سکونت ما در خیابان عبدالرزاق اصفهان ، اعم از فروشندگان مواد غذایی و گوشت و مرغ و میوه از طرف ایشان مأموریت داشتند که به عده ای از آبرومندان آن منطقه اجناس را به صورت اقساطی و نسیه بفروشند و سپس بعد از مدتی مرحوم پدرم ، مبالغ بدهکاری فقرا را مخفیانه با فروشندگان تسویه می نمودند و به آنان سفارش می کردند که آن افراد متوجه نشوند چه کسی بدهکاری آنان را پرداخت کرده است.
یکی از اجداد ما یعنی مرحوم آیت الله سید عبدالکریم میردامادی قدس سره ، زمینها و بناهای بسیاری را وقف مسجد جامع خوزان خمینی شهر نمودند که فرزندان و نسل وی یکی پس از دیگری ، متولی این موقوفات شدند و مرحوم پدرم قدس سره نیز به تولیت این موقوفات منصوب گشتند.
مقداری از زمینهای موقوفه در قالب مغازه و منزل ، در خیابان عبدالرزاق اصفهان نیز وجود داشت که مرحوم آیت الله خادمی قدس سره که استاد مرحوم پدرم بودند تولیت این موقوفات را به دلیل اعتمادی که به ایشان داشتند به مرحوم والد قدس سره واگذار کردند.
قابل توجه آنکه عمده کسانیکه در این منازل یا مغازه ها مستأجر موقوفه بودند از افراد آبرومند بودند و در آن زمان بعضی از اجاره های موقوفه را پدرم به جای آنان به اداره اوقاف پرداخت می کردند تا مبادا آنان از لحاظ مادی در امر اجاره بها با مشکلاتی روبرو شوند و این افراد از جمله کسانی بودند که در امور دیگر معیشتی نیز مورد نظر مرحوم والد قدس سره بودند و این موقوفات بهانه ای برای اهتمام ایشان به امر رسیدگی به آبرومندان گردید.
برخورد و مواجهه مرحوم پدرم قدس سره با همگان به صورت متواضعانه و مؤدبانه بود ولی از تملق و چاپلوسی منزجر بودند و می فرمودند باید طوری زندگی کنیم که در نزد خداوند متعال و ائمه اطهار علیهم السلام که خلفای الهی هستند شرمنده نباشیم. به این معنا که اگر کسی مقابل ثروتمندان متواضع بود اما با مردم فقیر و بی بضاعت متکبرانه برخورد نمود از شیعیان اهل بیت علیهم السلام محسوب نخواهد شد و قابل توجه آنکه ایشان اصرار بر این مطلب داشتند که اگر در تشییع جنازه شخصی علاوه بر ثروتمندان ، فقرا نیز شرکت کردند و از فوت او فقرا غمگین و گریان بودند بدانید وی در نزد خدا دارای مقامی ارجمند خواهد بود چرا که خداوند نسبت به فقیران و مستمندان نظری ویژه دارد و از کسانیکه به آنان رسیدگی نمی کنند ، ناراضی است.
یکی از ویژگی های اخلاقی مرحوم پدرم قدس سره رفع اختلافات فامیلی بود خصوصاً در اختلافات زن و شوهر ، ایشان به عنوان مصلح وارد عمل می شدند و از طلاقهای بسیاری جلوگیری کردند و می فرمودند:
«هر کس بتواند با کلام یا عمل یا ثروت خویش دلی را به دست آورد و اختلافات افراد را کاهش داده یا پایان بخشد دریچه های رحمت الهی و عرفان خداوند نصیبش خواهد شد.»
ناگفته نماند که این مشی و روش زندگی عالمان ربانی و عارفان حقیقی و واقعی و شیعیان اهل بیت علیهم السلام است چنانچه در روش زندگانی بزرگان نیز اگر نظری بیفکنیم متوجه این صفات و ویژگی های اخلاقی و رفتاری خواهیم شد.
شخصیت هایی در شهر اصفهان مثل مرحوم سید محمد صمصام قدس سره که از عالمان و عارفان حقیقی و واقعی بود می تواند مصداق زیبای این مطلب باشد.
مرحوم پدرم قدس سره می فرمودند:
«آنگاه که جناب صمصام قدس سره از دنیا رفتند وی را در باغی زیبا مشاهده کردم که در آنجا سلطنت می کرد و وی به من فرمود : این باغ را در قبال عزاداری های حسینی و رسیدگی به امر فقرا و یتیمان به من دادند و مولا امیرمومنان علی علیه السلام تا الان چند مرتبه به دیدار من آمده اند.»
دور بودن ایشان از کینه توزی یکی از بهترین ویژگی های این مرد الهی بود و ایشان بارها می فرمودند:
«کینه خود را فقط نسبت به کافران و ظالمان و مشرکان و منافقان داشته باشید و یکدیگر را عفو کنید و رفاقتها و خویشاوندی های خود را تبدیل به نفرت و خشم نکنید و از استبداد به رأی و اینکه بخواهید حرف خودتان را حاکم بر دیگران کنید بر حذر باشید.
کینه توزی و تکبر و استبداد به رأی و خشم و نفرت و بدبینی و قضاوت بی جا نسبت به مومنین و محبین اهل بیت علیهم السلام ، باعث خروج انسان از محبت و ولایت آنان خواهد شد.
پیش سلام بودن حتی به کودکان و مهربانی با همسایگان و تواضع نسبت به مستمندان و جمیع مومنان از خصلتهای ظاهر و بارز این مرد الهی بود و این صفات در اینگونه افراد الگوی بسیار زیبا برای معممین و طلاب بود و ای کاش که همگان به این الگوها اقتدا می نمودیم چرا که عالمان ربانی مصداق تبعیت از رسول اکرم و اهل بیت طهارت علیهم السلام در اجتماع می باشند.
عابد و زاهدو صوفی همه طفلان ره اند مرد اگر هست بجز عالم ربانی نیست
عبادت های خالصانه
یکی از ویژگی های مرحوم پدرم قدس سره عبادتهای مخفی و شبانه بود. ایشان مقید بودند دو ساعت به اذان صبح از خواب برخاسته و به عبادت می پرداختند اما بدون هیچ سرو صدا و در حالتی مخفی و به دور از هیاهو مشغول ذکر و نماز شب می شدند.
اذکار مخصوصی که از سنین جوانی مأمور به آن بودند و اربعینیاتی که از آن سنین ، مقید به اجراء آن شده بودند خصوصاً در ماه ذی القعده و ده روز اول ماه ذی الحجه و سه ماه رجب و شعبان و رمضان المبارک از لحاظ کمی و کیفی اذکار ایشان بیشتر و بهتر بود.
در سرداب منزل در اتاقی تنها به ذکر می پرداختند و گریه می کردند آن هم در سجده های طولانی یا قنوت و رکوع های باحال و باتوجه به خدای متعال.
زیارتهای جامعه کبیره و عاشورا و دعای عصر غیبت کبری ، (دعایی که با اللهم عرفنی نفسک) آغاز می گردد از مقیدات مرحوم پدرم بود که هر روز به آن اهتمام داشتند.
غسل جمعه و غسلهای دیگر مستحبی و توسل به حضرت بقیۀ الله عجل الله فرجه خصوصاً در این روز از کارهای ایشان بود و خصوصاً در عصر جمعه نزدیک مغرب ، خلوت خالصانه ای داشته و می فرمودند: «این ساعت مخصوص حضرت زهرا سلام الله علیها است.»
یکی دیگر از عبادتهای شبانه ایشان رسیدگی به امور فقرا و مساکین بود که در نیمه شب بعضی از شبها بصورت مخفیانه انجام می شد.
تسبیحی که از تربت حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بود و هزار دانه داشت همواره در دستان ایشان در نیمه شب حال معنوی این بزرگمرد را عوض می کرد و یکی از عبادتهای خالصانه ایشان ، اشک در عزاداری سید شهیدان و مراسم روضه خوانی بود.
ایشان در منزل ، در ایام فاطمیه روضه خوانی برقرار می کردند و مقید بودند روضه خوانها و مداح های پیرمرد که قدرت بر اجرای برنامه در مراسمات رسمی و عمومی نداشتند را وعده گرفته تا آنان جلسه را اداره کنند و در این بین شخصیتهایی مثل حجۀ الاسلام والمسلمین وثیق (پدربزرگوار دوست عزیزمان حجۀ الاسلام والمسلمین حاج ابوالقاسم وثیق) قدس سره و مرحوم عارف ربانی جناب محمد تقی بهلول قدس سره و مرحوم حجۀ الاسلام و المسلمین حاج سید محمد بنی لوحی قدس سره و مداح اهل بیت حاج آقای زمانی قدس سره (که از کفشداران و خادمان حرم اباعبدالله علیه السلام قبل از انقلاب بود) در این مجلس اجرای برنامه داشتند و می فرمودند:
«این بزرگواران دارای اخلاص فوق العاده نسبت به دستگاه حضرت سیدالشهداء علیه السلام می باشند.»
رسم مرحوم پدرم قدس سره این بود که دم در ایستاده و کفشهای عزاداران را جفت می کردند و به آنان احترام می گذاشتند و می فرمودند: احترام به عزاداران حسینی روش اهل بیت علیهم السلام بوده است و از هرگونه تکبر و ریا خالی بوده و به مردم به بالاترین وجه احترام می نهادند و می فرمودند: « باید به همه مردم احترام گذاشت و ممکن است اولیاء الهی در بین مردم حضور داشته باشند و حضرت اباعبدالله علیه السلام و حضرت بقیۀالله ارواحناه فداه همیشه به این مجالس نظر و نگاه ویژه دارند و کسی که به مردم که میهمانان آن حضرتند احترام کند ، اسباب رضایت حضرات معصومین خصوصاً حضرت زهرا علیهم السلام را فراهم کرده است.
در سال 1366 و در روز عید غدیر خم طبق مراسم جشنی حقیر (سید محمد حسین بحرالعلوم میردامادی) به دست مبارک مرحوم پدرم ، معمم شدم و ایشان وصیتهای زیبایی را درباره این لباس به حقیر بیان فرمودند و از جمله این وصیت ها ، آن بود که
«مبادا لباس عمامه و عباءو قبا ، دکان دنیای شما گردد و سعی کنید از وجوهات و خمس دوری کنید و در مجالس روضه خوانی و سخنرانی با کسی مبلغی را قرار نگذارید یعنی زودتر جهت سخنرانی مبلغی را معین ننمایید که این کار بی احترامی به دستگاه حسینی می باشد و اگر چه صله روضه خوانی متبرک است اما نباید شما رقم و مبلغی را اعلام کنید و سعی کنید پولهای نشمرده ای را در جیب خود قرار دهید و آن مبلغ روضه خوانی را با پولهای خودتان مخلوط کنید به این دلیل که اگر بانی مجالس شما پول زیادی داده باشد یا مبلغ اندکی را پرداخت نموده باشد ، شما خوشحال یا غمگین خواهید شد و این با اخلاص شما تقابل داردو سعی کنید صله روضه خوانی را برکت زندگی خود قرار دهید و دکان به نام اهل بیت علیهم السلام باز نکنید که از چشم اهل بیت علیهم السلام خواهید افتاد و سپس فرمودند : هر پله ای که از منبر بالا می روید به این معنا نیست که شما خودتان را از مردم بالاتر و بهتر ببینید بلکه به این معناست که بر فراز منبر صحبتهای آسمانی و سخنان الهی بگویید و سعی کنید همیشه خادم مردم باشید و با مردم متواضع و فروتن برخورد نمایید و از تکبر و استبداد به رأی و کینه توزی دوری کنید.
اول انقلاب می فرمودند:
«ای کاش معممین وارد امور سیاسی نمی شدند و به درس و تبلیغ و امور مذهبی و دینی خودشان می پرداختند چرا که ورود آنها به کارهای دولتی و سیاسی باعث می گردد که مردم از دین روی گردان گشته و به اهل بیت علیهم السلام شک نمایند و جسارت کنند چرا که ما معصوم نیستیم و خطا می کنیم و خطاهای ما را پای دین می نویسند و ما مدیون ائمه اطهار علیهم السلام و شهدا و صدیقین و مقربین وانبیاء و اولیاء می گردیم و همیشه فرزندان خود را از ورود به صحنه های اجرایی و دولتی و سمت های سیاسی برحذر می داشتند و می فرمودند: با عمل خویش باعث شک مردم به دین نشوید بلکه باعث تقویت اعتقاد مردم باشید.
و از جمله وصیتهای ایشان به فرزندان خود و شاگردان طلبه و معمم خویش آن بود که تا می توانید نوکری و خدمت به آستان امام حسین علیه السلام را اصل زندگی خود قرار دهید و به علوم عقلی و عرفانی اقبال کنید و علاوه بر خواندن فقه و اصول و تاریخ و تفسیر ، به علوم عقلی و عرفانی روی آورید و قرآن و روایات را سرمشق خویش در جمیع علوم قرار دهید و از اهل بیت خصوصاً امام زمان علیه السلام طلب فهم کنید تا آنان به فهم شما نورانیت و برکت دهند و همیشه این جمله را تکرار می کردند که شخصیتهایی مثل علامه حلی ، سید بحرالعلوم ، شیخ انصاری ، سید بن طاووس ، میرداماد و شیخ بهایی و میرفندرسکی و ملاصدرا و علمای معاصر مثل حاج آقا رحیم ارباب ، حاج میرزا علی آقا شیرازی و … علاوه بر تحصیل دروس عقلی و نقلی ، علوم خود را از راه توسل و سیر و سلوک در راه اهل بیت علیهم السلام و ریاضتهای شرعی و عبادتهای شبانه به دست می آوردند و فقط از راه تحصیلات به این درجات عالی نرسیدند.
در ایام طلبگی حقیر و قبل از ارتحال ایشان یعنی قبل از سال 1369 شمسی ، بنده به امر مرحوم والد قدس سره مشغول به دروس عقلی گشتم و ایشان نیز دروس عرفانی را تدریس می کردند و حقیر را درس می دادند و همچنین به عموی خویش آیت الله حاج سید محمد میردامادی سفارش حقیر را نموده و ایشان نیز به من کتابهای عرفانی را تدریس می نمود.
و همچنین به جناب استاد حاج شیخ عباسعلی انصاری مهیاری و جناب حاج شیخ احمد شیخ الاسلام روحانی و جناب آقای قمی نژاد و جناب آقای محزون و جناب آقای سید حسن مدرس و جناب آقای سید رضا کلاهدوزان و جناب حاج سید جلال الدین هاشمی و جناب شیخ حسین پزشکی نجف آبادی و جناب حاج شیخ محمد ناصری دولت آبادی و جناب حاج شیخ حسن صافی اصفهانی که هر کدام از استوانه های بزرگ علمی در علوم عقلی و نقلی و عرفانی بودند ، سفارش تدریس به حقیر را فرموده و به حقیر نیز امر کرده : تا می توانید از اساتید خصوصی استفاده کنید و این افراد از بزرگان و مفاخرند. (درباره این بزرگان در سایت توضیحاتی را خواهیم نگاشت.)
ومطلب مهم آن بود که ایشان معتقد بودند عبادت یک طلبه امام زمان عجل الله فرجه ، علاوه بر نماز شب و توسلات و دعا و زیارت ، کسب علوم عقلی و نقلی و عرفانی است و تحصیلات علوم دینی برای طلاب عبادت و وظیفه و تکلیف می باشد و واجب عینی است تا بتواند به وسیله این علوم به همراه تهذیب نفس و تقوا ، ترویج دین نماید.
از ویژگی های دیگر مرحوم والد قدس سره
ایشان هیچگاه مقابل دیگران ازخودشان تعریفی نمی کردند و اگر خاطره و نکته قابل توجه و آموزنده ای بود که خودشان در آن حکایت دخیل بودند به صراحت نام خود را نمی بردند و می فرمودند : «کسی از طلاب یا سادات یا مومنین اینگونه بود.» و سپس آن حکایت را تعریف می کردند و از «من من کردن» و تعریف خویش نمودن بیزار و متنفر بودند و می فرمودند:
«آن کسی که می خواهد با نام خدا و حضرات معصومین علیهم السلام دنیای خود را آباد کند و به بهانه اسلام و دین دکانداری نماید از بدترین مخلوقات خداست و خداوند متعال از او ناراضی است و متأسفانه عده ای هستند که به بهانه این لباس و مقدار اندکی از اطلاعات سطحی علمی که دارند با اعمال ناشایست خویش اسباب نارضایتی مردم را فراهم می کنند و دین واعتقادات سرمایه مادی آنان گشته است و به طور کل از ترویج مکتب برای رضایت خدای متعال غافلند و باید مواظب باشیم که نفس اماره و شیاطین جنی و انسی ما را به سمت انحرافات نبرد.»
ادامه دارد ….